شب خوبی بود
کلی حرف زدم ، با بهترین آدم دنیا
شبای جمعه همیشه بهترین شب هاست
و حالا دلم براش تنگ شده
تو این یه هفته ی نا پدید شدن
داداشی تنها کسی بود که دلم براش تنگ شد
با وجودی که
اون تنها کسی بود که به طور کامل ناپدید نتونستم بشم
. . .
به به ، به به
کامپیوترم را روشن کردم پاورش دود کرد
و کلا منهدم شد
. . .
سونیا sms زد برا تولد
بالاخره یکی منو یادش اومد
جالب اینه که اون حتی دوست نزدیکمم نیست
سیروس زنگ زد تولدم را تبریک بگه
مرجان یادش بود تازه
واقعا این اژدها ها حافظه خوبی دارن
شب sms زدم به آنشرلی و پیشی که شما ها منو دوست ندارین
خنگ ها کلی جیغ کشیدن که ببخشید
پیشی خنگم باز دمشو گذاشته بود لای تله
پاشو شکونده بود
پیمانم بهم تبریک گفت ، بچه باحالیه کلی خندیدیم
عذاب وجدان گرفتم منم تولدشو تبریک نگفته بودم
سال دیگه تاریخشو یادمه
چون با یه آدم بی شعور به نام مرتضی هم زمانه
متاسفانه
. . .
واقعا مهم نیست
چون می دونم انشرلی و پیشی تنها دوستامن
قضیه همن sms است :
/ من نمی توانم ادعا کنم / همواره با یاد کسانی که دوستشان دارم هستم / اما می توانم ادعا کنم / در لحظاتی که به یادشان نیستم هم دوستشان دارم /
هر سه شون را دوست دارم واقعاً
در مورد سونیا ام نمی دونم
واقعا بچه ی بدی نیست
شاید منم جای اون بودم خیلی خیلی مذخرف تر می شدم
قضاوت کردن واقعاً غیر ممکنه
کاش کمکم کنی برداشتامو بتونم بهتر کنم
کاش می شد فکر همه ی آدم ها را مثل فکر داداشی با ضریب خطای 0.01% بخونم
. . .
باید اومدن مشهد یه روز دعوتشون کنم ، ناهار
خیلی خوب بود
به من یاد دادی میتونیم خوب باشم اما چگونه خوبی را باید خود بیاموزم یکی از قدیمی ترین اثار کتابیست به نام اسکندر نامه نویسنده اش نامشخصه اما در موزه ها مانده و به فارسی ترجمه شده مربوط به ۳۰۰۰ سال قبل از میلاده ظاهرا از خصوصیات این کتاب بر خلاف همه کتب که از زبان حیوانات یا انسانهاست از زبان طبیعت سخن میگوید مثلا یه درخت رو تصور کنید که میوهاش قصه بگویند ولی چرا اسکندر نامه نام گذاری شده من هم نمیدونم متنتون من و یاد اسکندر نامه انداخت
موفق باشید