تلفن زنگ زد
یه شماره ی ناشناس
مدت ها بود شماره های ناشناسو جواب نمی دادم
اما دادم
و . . .
آه خدایا
باز شروع شد
مهدی بود
پسره ی احمق
فکر می کردم تموم شده
بعد اون جوابی که بهش دادم
قطع کردم
زنگ زدم به کامیاب
داشتم خفه می شدم
ناراحت بود
وسط حرفاش چند تا چیز گفت که تاثیر عجیبی روم داشت :
/ تا چه حد باهاش رابطه داشتی / تا کجا / . . .
/ آه دختر تو چی کار کرده / چی کار / . . .
/ کاش می تونستم سرزنشت کنم / اما نه / دیگه مهم نیس چون پشیمونی / . . .
/ تا موقعی که سر توبه ات هستی / تا موقعی که بر نگشتی / همیشه کنارتم / مطمئن باش / . . .
وقتی بهش گفتم :
/ تو دیوونه ترین و احمق ترین آدم دنیایی / چون بر عکس همه / به جای این که ترکم کنی / معتقدی می تونم خوب باشم / پاک باشم / تنها کسی هستی که فرصت زنده موندنو ازم نگرفت /
جواب عجیبی داد :
/ من کار خارق العاده ای نمی کنم / مشکل بقیه است / مگه خدا کسایی را که واقعا پشیمونن نمی بخشه / اعتقاد دارم نباید کسی بهت فرصت زندگی بده / این آدم هان که حق ندارن فرصتشو ازت بگیرن / می خوام اینو باور کنی /
/ من ایمان دارم تو خوبی / پاکی / پاک تر از تمام کسایی که دیدم / تو شهامتشو داشتی به گناهت اعتراف کنی / کاری که کمتر کسی می کنه / و پشیمونی / و عوض شدی / این زندگیه جدیدته که تو را تعریف می کنه / نه گذشته /
. . .
شب این اس ام اس را براش فرستادم :
/ گذشته چیزی نیست که بشه برا همیشه فراموشش کنی / هرکی تو زندگیت باشه یه روز می فهمه / و همه با دونستنش متنفر می شن / همه می رن / با خودم گفتم این دفعه خودت بگو ، قبل از این که این آدم برات خیلی مهم شه / بزار اگه قراره بره الان بره / به خاطر هر دو تون / اما / بر عکس همه موندی / نمی دونم / شاید باید به بقیه هم می گفتم ، از اول / شاید اون ها این اجازه را بهم ندادن / شاید چون می ترسیدم برن / شاید چون نمی خواستم تنها بمونم / شاید چون اول عاشق شدم بعد یادم افتاد کیم / شاید . . . / نمی دونم / نمی خوامم بدونم / مهم نیست / مهم اینه که وقتی پیدات شد / که از همه ی دنیا نا امید شده بودم / بهم یاد دادی هنوز تو دنیای هم جنسام برام جا هست / من واقعا نیاز داشتم / به یه دلیل / به یه هدف / به یه امید / به یه دست / دستی که به جای پس زدنم / بخواد دستمو بگیره / و خدا اونو بهم داد / قبل از این که برا همیشه نابود شم / « یه فرصت بهم داد » / فرصت این که باور کنم دنیا هنوز می تونه قشنگ باشه / که خوب بودن یه رویا نیست و آدم های خوب یه توهم / خدا بهم یه هدیه داد / یه هدیه ی با ارزش / خیلی با ارزش /
آره خب اون این کارو کرد
ته دلم آرزو می کردم
کاش یه نفر دیگه ام می تونست منو ببخشه
می تونستم باورم کنه
کاش . . .
قبلا هم کسایی بودن که براشون مهم نبوده
دوست هام
آنشرلی - پیشی - بهنام - . . .
اما خب
اون ها دوستن
برای دوست ها مهم نیست
شاید چون بخشی از گذشته ی خودشونم بوده
شاید چون به نظرشون غلط نبوده
شاید چون چمی دونم
اما کامیاب
این موضوع ناراحتش کرد
خیلی خیلی
ولی اعتقاد داشت کسی اون می شناسه
یا گذشته ای که می دونه بی گانه است
همش از خودم می پرسم
پس چرا رسول نه
چرا باور نکرد
آدمی که اون می شناسه
که عاشقش شده
. . .
آه خدا یا
کمکم کن
خواهش می کنم
سلام دوست عزیز
قالب نظرات بلاگ اسکای با دارا بودن شکلک
در لینک زیر می توانید کد قالب نظرات رو کپی کنید
http://night-skin.com/bs/comment.htm
و همچنین ۱۲ قالب جدید برای بلاگ اسکای با حمایت مدیر سایت بلاگ اسکای ، توسط سایت نایت اسکین طراحی شد.
در لینک زیر
http://night-skin.com/blogsky
حتما این موارد را به دوستانتون خبر دهید
بجاست دوستی بخواهی که به روزهایت تلاش و به شبهایت آرامش بخشد. جبران خلیل جبران
درود بر تو دوست عزیز
وبلاگ جالبی داری
لطف کن به وبلاگ من (تندرنامه) یه سری بزن
اگه سر نزنی یه موقعیت باحال رو از دست میدی
منتظرتم