خدایا کمک . . .

خیلی تنهام... خیلی درمانده... میدونم گندزدم... میدونم اشتباه کردم... تنها چیزیکه میخوام یه فرصته... برای خوبی؛ پاکی؛ برای جبران

خدایا کمک . . .

خیلی تنهام... خیلی درمانده... میدونم گندزدم... میدونم اشتباه کردم... تنها چیزیکه میخوام یه فرصته... برای خوبی؛ پاکی؛ برای جبران

کارهای کوچک = عواقب بزرگ

گاهی یه کار خیلی کوچیک می کنی

یه تاثیر خیلی گنده تو دنیا می زاره

وای به روزت اگه تاثیر بد باشه

و خوش به حالت اگه خوب باشه

 

. . .

 

بی نهایت خوشحال شدم

بیشتر از همه ی عمرم

فکر نمی کردم بایه کار خیلی ساده

خیلی ساده

بتونم یکیو این همه خوشحال کنم

ولی به خاطر نوشتن یه جمله ی ساده

کامیاب بی نهایت خوشحال شد

wow

 

تصورشم غیر ممکنه

شاید برا این که حسم واقعی بود

و اون باورش کرد

 

ولی پس چرا رسول باور نکرد

شاید چون بهش مستقیم نگفتم

شاید این چیزی بود که واقعا می خواست

آره همینه

نتونستم 100 درصد رک و رو راست باشم

 

شاید هم چون

در مورد اون اول عاشقش شدم

بعد سعی کردم ادامه بدم

و اونقدر دوستش داشتم

که همش همه چیو کنترل می کردم

و اشتباه بود

 

اما در مورد کامیاب

خب اون داداشیمه

شاید برا همین می تونم راحت باهاش حرف بزنم

و همه چیو بگم

همه چی

 

فقط به تنهایی

یک درس بزرگ

که سعی در راه انداختن انجمن بهم ثابتش کرد

به علاوه ی سعی در کار تحقیقاتی

 

اگه می خوای کاریو بکنی که درست انجام شه

اگه می خوای نتیجه بگیری از کارات

اگه می خوای موفق باشی

 

فقط و فقط یه راه هست

تنهایی برو دنبالش

 

. . .

 

باید یاد بگیرم تنهاغ کارهام را انجام بدم

وگه نه هرگز به نتیجه نمی رسم

این تنها راهه

باید یاد بگیرم اعتماد به نفس داشته باشم

من که می تونم

پایه می خام چی کار

وقتی می تونم خوب انجام بدم

پس حالا هم انگیزه و پشت کارشم دارم

باید شهامت ارائه شم پیدا کنم

 

. . .

 

یکی تو فکرمه که می تونم باهاش بحث علمی کنم

بقیه را هم ولش

اصا هم کلاسی می خام چی کار

به علاوه کامیاب داره همه سمینارهاشو تنها می ده

خب منم می تونم پس

 

مگه قرار ما این نبود هر کاریو یکی بتونه اون یکی هم حتما می تونه