خدایا کمک . . .

خیلی تنهام... خیلی درمانده... میدونم گندزدم... میدونم اشتباه کردم... تنها چیزیکه میخوام یه فرصته... برای خوبی؛ پاکی؛ برای جبران

خدایا کمک . . .

خیلی تنهام... خیلی درمانده... میدونم گندزدم... میدونم اشتباه کردم... تنها چیزیکه میخوام یه فرصته... برای خوبی؛ پاکی؛ برای جبران

«« یک درس دیگر - شاید آخرین درس »»

و چه تلخ است زندگی

و چه درد آور است بودن

و در آغوش نبودن ها دیدن

و باز هم بودن و دیدن

و باز هم بخشیدن و از دست دادن

و باز هم زخم ها خوردن و دم بر نیاوردن

و باز هم به خاک افتادن و شکستن

و باز هم باز هم های تکراری

 و تکرار دوباره ی رنج های بی هوده

و تکرار دو باره ی آه های بی صدا

و تکرار دوباره ی بعض های فرو خورده

و تکرار دوباره ی التماس های بی سر انجام

و تکرار دوباره ی عشق های نا فرجام

و تکرار دوباره ی زندگی و هیچ

و تکرار دوباره ی تکرار های تکراری

 

 sssssss  و تموم شد خب  sssssss  دیگه چی می تونه باشه  sssssss  جز تکرار و تکرار و تکرار  sssssss  و نداشتن و نداشتن و نداشتن  sssssss  و حسرت و حسرت و حسرت  sssssss 

 sssssss  و کاری که من کردم  sssssss  شاید این بهترین توضیح باشه  sssssss  و بزرگترین درس  sssssss  :

 

 sssssss  در مورد خاطرات باید بسیار مراقب بود  sssssss  و گر نه  sssssss  اکنون را برای به خاطر سپردن از دست می دهی  sssssss  !!!  sssssss 

 

 sssssss  و من به راستی چه کرده ام  sssssss  جز همین از دست دادن اکنون  sssssss  و باز تکرار از دست دادن  sssssss  و ندیدن  sssssss  و در حسرت گذشته ماندن  sssssss 

 

 sssssss  واقعا بسه  sssssss  به معنای مطلق کافیه  sssssss  دیگه تموم شد  sssssss  از همین حالا  sssssss  از همین لحظه  sssssss  می خوام حال را ببینم  sssssss  می خوام گذشته را بزارم کنار  sssssss  برا همیشه  sssssss  گذشته جاش تو گذشته است  sssssss  دیگه با خاطرات خاک خورده  sssssss  بودنم را خراب نمی کنم  sssssss  و چیزهایی را که دارم لمس می کنم sssssss  قبل از این که اونهام گذشته بشن  sssssss 

 sssssss  این بار  sssssss  درست عمل می کنم  sssssss  از همین حالا  sssssss  از همین لحظه  sssssss  توام کنارمی  sssssss  مثل همیشه  sssssss  پس حتما موفق می شم  sssssss 

تعهد لذت بخش

رفتم تو وبلاگش

جمله ای را خوندم که زمانی به من گفته بود

چقدر بی رحمانه

شایدم چون می دونست می خونم نوشته

نتونستم نظر ندم

نتونستم بی تفاوت رد بشم

 

و بدتر از اون به داداشی گفتم

بی نهایت ناراحت شد

قسمم داد که باهامه تا همیشه

تا یه عشق واقعی پدیدار بشه

ولی

 اگه برم سراغش دوباره

می ره برا همیشه

 

قول دادم

 

وحشتناک بود

 

خوشحالم

 

حس خوبیه

حس تعهد

وابستگی

این که یکی هست که نتایج کارهات روش تاثیر داره

این که تنها نیستی

قشنگه خیلی قشنگ

فکر می کنم کم کم دارم می فهمم

کم کم دارم حس یه زن را پیدا می کنم

خیلی عالیه

خیلی با شکوهه

 

این حس باعث می شه روزهام قشنگ شه

باعث می شه کارها را بی دلیل نباشه

باعث می شه حس کنم تو دنیا تنها نیستم

باعث می شه حس کنم زندگیم بی هدف نباشه