فک کنم یکی دیگه از روزایی که زندگی نکردم
آخه هیچ یادم نمیاد ازش
. . .
باید یاد بگیرم مال هر روز را همون روز بنویسم
از این به بعد صبح ها می نویسم
قبل صحبت با کامیاب
و بعد اذان
باید منظم شم
هر طور شده
تو همه چی